بازارهای مالی ایران در یکی از حساسترین مقاطع چند سال اخیر قرار گرفتهاند؛ مقطعی که همزمان با رشد قابل توجه نرخ ارز، افزایش شدید حجم نقدینگی، ابهامات سیاسی و ژئوپلیتیک و همچنین تغییرات سیاستگذاری اقتصادی، سرمایهگذاران را با پرسشهای جدی مواجه کرده است. در شرایطی که دلار در محدوده ۱۳۰ هزار تومان نوسان میکند و برآوردها از رسیدن نقدینگی کشور به حدود ۱۴ هزار همت تا پایان سال ۱۴۰۴ حکایت دارد، تصمیمگیری درباره انتخاب بازار مناسب برای سرمایهگذاری به مسئلهای حیاتی تبدیل شده است. بسیاری از فعالان اقتصادی و مردم عادی این نگرانی را دارند که ورود در زمان نامناسب به بازارهایی مانند دلار، طلا، بورس، خودرو یا مسکن، سرمایه آنها را با ریسکهای جدی مواجه کند.
سجاد بوربور، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با خبرنگار گسترش نیوز با اشاره به شرایط فعلی اقتصاد ایران تأکید میکند که دوره تصمیمگیریهای هیجانی و تکمحصولی به پایان رسیده است. به گفته او، تجربه سالهای گذشته بهخوبی نشان داده است که تمرکز کامل بر یک بازار خاص، بهویژه در اوج خوشبینی عمومی، میتواند منجر به زیانهای سنگین شود. بوربور معتقد است آنچه امروز بیش از هر چیز اهمیت دارد، داشتن نگاه تحلیلی، واقعبینانه و طراحی یک سبد دارایی متعادل با افق زمانی مشخص تا پایان سال ۱۴۰۴ است.

سجاد بوربورکارشناس اقتصادی در گفتگو با خبرنگار گسترش نیوز با اشاره به متغیرهای کلان اقتصادی گفت: برآوردها نشان میدهد که نقدینگی کل کشور تا پایان سال ۱۴۰۴ میتواند به حدود ۱۴ هزار همت برسد. این حجم از نقدینگی، در صورت نبود رشد اقتصادی متناسب، میتواند فشارهای تورمی قابل توجهی ایجاد کند و بازار داراییها را دستخوش نوسانات شدید کند. با این حال او تأکید میکند که تحلیل بازارها صرفاً بر اساس رشد نقدینگی، رویکردی ناقص و حتی گمراهکننده است.
این کارشناس اقتصادی افزود: اگر فرض کنیم رشد اقتصادی کشور در بهترین حالت نزدیک به صفر درصد باشد، باید بررسی کرد که منابع ارزی کشور، بهویژه درآمدهای نفتی، تا چه اندازه میتوانند اثر رشد نقدینگی را خنثی کنند. به اعتقاد بوربور، تا زمانی که فروش نفت در سطح قابل قبول ادامه داشته باشد و شوک سیاسی یا نظامی جدی رخ ندهد، میتوان انتظار داشت که بخشی از فشار نقدینگی مهار شود.
بوربور برای تحلیل نرخ ارز، سه سناریوی اصلی در حوزه فروش نفت مطرح میکند. سناریوی نخست ادامه فروش روزانه حدود یک میلیون و ۶۵۰ هزار بشکه نفت است؛ سناریویی که در صورت تحقق، میتواند شرایط نسبتاً باثباتی برای بازار ارز ایجاد کند. به گفته او، در این حالت، دولت قادر خواهد بود بخش مهمی از نیازهای ارزی خود را تأمین کند و از جهشهای هیجانی دلار جلوگیری شود. در این حالت انتظار اصلاح قیمت را داریم.
سناریوی دوم فروش روزانه حدود یک میلیون بشکه نفت است؛ سناریویی که میتواند تحت تأثیر افزایش فشارهای سیاسی، تشدید تحریمها یا محدودیتهای لجستیکی رخ دهد. سناریوی سوم نیز بدبینانهترین حالت است که در آن به دلیل وقوع جنگ یا تشدید تنشهای منطقهای، فروش نفت به حدود ۴۵۰ هزار بشکه در روز کاهش پیدا میکند. بوربور میگوید بررسی شرایط فعلی و گزارشهایی مانند دادههای مؤسسات بینالمللی از جمله کپلر نشان میدهد که اقتصاد ایران در حال حاضر بیشتر در فضای بین سناریوی اول و دوم قرار دارد.
به گفته این کارشناس اقتصادی، با در نظر گرفتن سناریوی میانی فروش نفت و رشد نقدینگی، میتوان برآورد کرد که ارزش ذاتی دلار در افق پایان سال ۱۴۰۴ کمتر از قیمت فعلی آن است. او توضیح میدهد اگر فرض کنیم تا پایان سال ۱۴۰۴ حدود هزار همت دیگر به نقدینگی اضافه شود، فروش نفت ادامه داشته باشد و جنگی رخ ندهد، سقف منطقی قیمت دلار میتواند در محدوده ۱۲۰ هزار تومان قرار بگیرد. این در حالی است که نرخ دلار در بازار غیررسمی هماکنون در محدوده ۱۳۰ هزار تومان معامله میشود. بوربور تأکید میکند این اختلاف نشاندهنده وجود حباب مثبت در بازار دلار است. به گفته او، اگرچه احتمال رشد بیشتر دلار همچنان وجود دارد، اما در مقطع فعلی احتمال افت قیمت یا اصلاح، بیش از احتمال رشد آن است و همین موضوع سرمایهگذاری در دلار را پرریسکتر از گذشته کرده است.
بوربور با اشاره به بازار طلا گفت: در شرایط فعلی، خرید طلا بیشتر با هدف پوشش ریسک انجام میشود تا کسب بازدهی بالا. به گفته او، بازار جهانی طلا نیز در محدودهای قرار دارد که انتظار تکرار رشدهای پرشتاب سالهای گذشته، حداقل تا پایان سال ۲۰۲۶، چندان منطقی نیست مگر آنکه شوکهای بسیار بزرگی در اقتصاد جهانی رخ دهد. بسیاری از مردم طلا را بهعنوان یک دارایی فیزیکی امن میشناسند و تصور میکنند همیشه بهترین گزینه سرمایهگذاری است، در حالی که تجربه تاریخی نشان داده طلا نیز میتواند دورههای اصلاح سنگین داشته باشد. بنابراین خرید طلا در مقطع فعلی بیشتر برای مدیریت ریسک سبددارایی توصیه میشود، نه برای نوسانگیری
بوربور در ادامه به بازار سرمایه اشاره میکند و میگوید برخلاف فضای بدبینی حاکم، بورس میتواند یکی از بازارهای جذاب در افق میانمدت باشد. یکی از مهمترین دلایل این موضوع، فاصله قابل توجه نرخ دلار آزاد با دلار نیمایی است. در حال حاضر دلار نیمایی در محدوده ۷۲ هزار و ۳۰۰ تومان معامله میشود که فاصله معناداری با دلار آزاد دارد
او توضیح داد: اگر سیاستگذار ارزی تصمیم بگیرد دلار نیمایی را به سمت نرخهای بالاتر و نزدیک به تالار دوم مبادله، یعنی حدود ۱۰۰ هزار تومان، هدایت کند، این اتفاق میتواند محرک بسیار قدرتمندی برای رشد بازار بورس باشد. در چنین شرایطی حتی صندوقهای اهرمی نیز میتوانند نقش پررنگی در بازدهی سرمایهگذاران ایفا کنند
به گفته بوربور، بورس ایران بازاری است که معمولاً سالی یکبار بازدهی قابل توجهی ایجاد میکند و هنر سرمایهگذار این است که بداند چه زمانی باید وارد این بازار شود. او یادآوری میکند که از سال ۱۴۰۰ به بعد، بازار سرمایه دورههای نوسانی متعددی را تجربه کرده و در سال ۱۴۰۴ نیز امکان کسب سود از نوسانات، بهویژه از طریق ابزارهای اهرمی، وجود داشته است
این کارشناس اقتصادی تأکید کرد که بورس برای سرمایهگذاری نیازمند دانش و صبر است و ورود هیجانی میتواند زیانبار باشد، اما در عین حال نمیتوان این بازار را بهطور کامل نادیده گرفت
بوربور با تأکید بر ضرورت مدیریت ریسک میگوید تمرکز کامل سرمایه در یک بازار خاص، اشتباهی بزرگ است. او برای افرادی که ریسکپذیری متعادل دارند، پیشنهاد میدهد حدود ۴۰ درصد سرمایه خود را در اوراق با درآمد ثابت، ۳۰ درصد را در طلا و ۳۰ درصد را در صندوقهای اهرمی بازار سرمایه قرار دهند. این ترکیب میتواند تعادل مناسبی میان ریسک و بازدهی ایجاد کند و سرمایهگذار را در برابر شوکهای احتمالی اقتصادی و سیاسی تا پایان سال ۱۴۰۴ محافظت کند
کارشناس اقتصادی در پاسخ به پرسشی درباره بازار خودرو میگوید افزایش اخیر قیمت خودرو بیش از آنکه ناشی از رشد واقعی تقاضا باشد، نتیجه کمبود عرضه است. تعداد زیادی خودروی وارداتی در گمرکها دپو شده و هنوز ترخیص نشدهاند و همین موضوع باعث شده قیمت خودروهای خارجی حتی با دلاری بالاتر از نرخ بازار آزاد محاسبه شود. با نزدیک شدن به پایان سال میلادی و ورود خودروهای مدل جدید، خودروهای مدل ۲۰۲۵ با افت قیمتی مواجه خواهند شد و این موضوع میتواند باعث رکود یا حتی قفل شدن بازار خودرو در ماههای آینده شود
این کارشناس اقتصادی تأکید میکند که برخلاف سالهای ۱۳۹۸ تا اوایل ۱۴۰۰، خودرو دیگر یک کالای سرمایهای جذاب نیست. افزایش تولید داخلی تا حدود یک میلیون و ۳۵۰ هزار دستگاه در سال و آزادسازی نسبی واردات باعث شده تعادل نسبی میان عرضه و تقاضا ایجاد شود
بوربور افزود: در چنین شرایطی انتظار اینکه قیمت خودرو رشد بیشتری نسبت به دلار داشته باشد، منطقی نیست و به همین دلیل خودرو را نمیتوان گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری در سال ۱۴۰۴ دانست
بوربور در ادامه به بازار مسکن اشاره میکند و میگوید اگرچه قیمت اسمی مسکن در بلندمدت با تورم و رشد دلار افزایش پیدا میکند، اما در مقطع فعلی این بازار با رکود سنگینی مواجه است. کاهش قدرت خرید مردم و عدم رشد متناسب دستمزدها باعث شده تقاضای مؤثر برای مسکن کاهش یابد
او معتقد است حداقل تا پایان سال ۱۴۰۴ و حتی احتمالاً سال ۱۴۰۵، نمیتوان انتظار رونق جدی در بازار مسکن داشت مگر آنکه سیاستهای بودجهای دولت تغییرات اساسی در این حوزه ایجاد کند
بوربور در پایان با اشاره به تجربههای تلخ گذشته در بازارهای مالی به خبرنگار گسترش نیوز گفت: تاریخ اقتصاد ایران پر از نمونههایی است که خوشبینی بیش از حد مردم منجر به زیانهای سنگین شده است؛ از ریزش بورس در سال ۱۳۹۹ گرفته تا افتهای شدید دلار و طلا در سالهای مختلف. سرمایهگذاران باید زمانی که همه در حال خرید هستند، محتاطتر تصمیم بگیرند و همواره مدیریت ریسک را در اولویت قرار دهند. تنها راه عبور امن از شرایط پرابهام فعلی، داشتن نگاه تحلیلی، سبد دارایی متعادل و پرهیز از رفتارهای هیجانی است.